معنی فارسی incorruptness
B1فسادناپذیری، کیفیت و ویژگی ای است که شخص را به دور از فساد و انحراف حفظ میکند.
The quality of being incorrupt; moral integrity.
- NOUN
example
معنی(example):
فسادناپذیری او او را به شخصیتی قابل اعتماد تبدیل کرد.
مثال:
Her incorruptness made her a trustworthy figure.
معنی(example):
فسادناپذیری برای integrity در رهبری ضروری است.
مثال:
Incorruptness is essential for integrity in leadership.
معنی فارسی کلمه incorruptness
:
فسادناپذیری، کیفیت و ویژگی ای است که شخص را به دور از فساد و انحراف حفظ میکند.