معنی فارسی incorruptive
B1فسادناپذیری به ویژگی یا خاصیتی اشاره دارد که مانع از فساد میشود.
Preventing corruption or decay.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
طبیعت فسادناپذیر ماده تحت تأثیر قرار دهنده بود.
مثال:
The incorruptive nature of the material was impressive.
معنی(example):
این ماده فسادناپذیر در کاربردهای پزشکی استفاده میشود.
مثال:
This incorruptive substance is used in medical applications.
معنی فارسی کلمه incorruptive
:
فسادناپذیری به ویژگی یا خاصیتی اشاره دارد که مانع از فساد میشود.