معنی فارسی increep
B1به آرامی و به صورت مخفیانه نزدیک شدن یا وارد شدن به جایی.
To move slowly or gradually in a stealthy manner.
- VERB
example
معنی(example):
سایهها به نظر میرسیدند که به آرامی در کنار دیوارها حرکت میکنند وقتی شب میافتد.
مثال:
The shadows seemed to increep along the walls as night fell.
معنی(example):
او میتوانست ترس را احساس کند که به آرامی به دلش راه پیدا میکند وقتی تنها راه میرود.
مثال:
She could feel the fear increep into her heart as she walked alone.
معنی فارسی کلمه increep
:
به آرامی و به صورت مخفیانه نزدیک شدن یا وارد شدن به جایی.