معنی فارسی incross

B1

به معنای درهم آمیختن دو یا چند نژاد یا گونه مختلف برای تولید نسل جدید است.

To crossbreed; to mix different varieties or species.

example
معنی(example):

کشاورزان تصمیم گرفتند نژادهای مختلف گاو را درهم تنیده کنند.

مثال:

The farmers decided to incross different breeds of cattle.

معنی(example):

برای افزایش محصول، ممکن است انواع مختلف گونه‌های گیاهی را درهم تنیده کنند.

مثال:

To increase yield, they might incross various plant species.

معنی فارسی کلمه incross

: معنی incross به فارسی

به معنای درهم آمیختن دو یا چند نژاد یا گونه مختلف برای تولید نسل جدید است.