معنی فارسی incruental
B1خاصیتی که نشاندهنده صلحآمیزی یا عدم خشونت باشد.
Characterized by non-violence or lack of bloodshed.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ماهیت بدون خونریزی گفتگو باعث شد همه احساس امنیت کنند.
مثال:
The incruental nature of the discussion made everyone feel safe.
معنی(example):
یک محیط امن بحثهای بدون خونریزی را تشویق میکند.
مثال:
A safe environment encourages incruental debates.
معنی فارسی کلمه incruental
:
خاصیتی که نشاندهنده صلحآمیزی یا عدم خشونت باشد.