معنی فارسی incrotchet

B1

نوتی در موسیقی که ارزش زمانی کمی دارد و معمولاً به طور سریع اجرا می‌شود.

A musical note that is half the duration of a quarter note.

example
معنی(example):

او نت را با یک نوت کوتاه در سمفونی اجرا کرد.

مثال:

He played a note with an incrotchet in the symphony.

معنی(example):

نوت کوتاه یک نوت رایج در ترکیبات موسیقیایی است.

مثال:

The incrotchet is a common note in musical compositions.

معنی فارسی کلمه incrotchet

: معنی incrotchet به فارسی

نوتی در موسیقی که ارزش زمانی کمی دارد و معمولاً به طور سریع اجرا می‌شود.