معنی فارسی inctri
B1نوعی گیاه یا درخت که در مطالعات بومشناسی مورد توجه است.
A term used in botany, often referring to a plant species relevant in ecological studies.
- NOUN
example
معنی(example):
درختچهای بهدلیل ویژگیهای نادرش شناسایی آن سخت بود.
مثال:
The inctri was difficult to identify due to its rare features.
معنی(example):
پژوهشگران بر روی درختچهای برای مطالعهی تنوع زیستی تمرکز کردند.
مثال:
Researchers focused on the inctri for their study on biodiversity.
معنی فارسی کلمه inctri
:
نوعی گیاه یا درخت که در مطالعات بومشناسی مورد توجه است.