معنی فارسی incubatory

B2

انکوباسیون، مربوط به مرحله‌ای است که در آن تخم‌ها یا سلول‌ها در شرایط مناسب برای رشد قرار می‌گیرند.

Relating to the conditions under which embryos or cells develop.

example
معنی(example):

محیط انکوباسیون برای رشد موجودات جوان ضروری است.

مثال:

The incubatory environment is crucial for the development of young organisms.

معنی(example):

در مرحله انکوباسیون، تخم‌ها به گرمای مداوم نیاز دارند.

مثال:

In the incubatory phase, the eggs need constant warmth.

معنی فارسی کلمه incubatory

: معنی incubatory به فارسی

انکوباسیون، مربوط به مرحله‌ای است که در آن تخم‌ها یا سلول‌ها در شرایط مناسب برای رشد قرار می‌گیرند.