معنی فارسی indecorously
B2به گونهای که نا مناسب باشد و با آداب و رسوم همخوانی نداشته باشد.
In a manner that is not proper or appropriate for the situation.
- ADVERB
example
معنی(example):
او در طی مراسم رسمی به طرز غیر محترمانهای رفتار کرد و توجه را جلب کرد.
مثال:
He acted indecorously during the formal event, drawing attention.
معنی(example):
قطع کردن صحبت کسی به طرز غیرمحترمانهای میتواند بیادبی به نظر برسد.
مثال:
Indecorously interrupting someone can be seen as rude.
معنی فارسی کلمه indecorously
:
به گونهای که نا مناسب باشد و با آداب و رسوم همخوانی نداشته باشد.