معنی فارسی indehiscent
C1نامکنده، به گیاهان یا میوه‌هایی اطلاق می‌شود که هنگام رسیدن باز نمی‌شوند.
Describing fruits or seeds that do not split open when they mature.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Not dehiscing when mature; not dehiscent.
مثال:
The farmer wants indehiscent heads of a cereal which can be gathered without shedding their grain.
example
معنی(example):
در بعضی از گیاهان، دانه‌ها نامکنده هستند و باز نمی‌شوند.
مثال:
In some plants, seeds are indehiscent and do not open.
معنی(example):
میوه‌های نامکنده هنگام رسیدن بسته باقی می‌مانند.
مثال:
Indehiscent fruits remain closed when they ripen.
معنی فارسی کلمه indehiscent
:
نامکنده، به گیاهان یا میوه‌هایی اطلاق می‌شود که هنگام رسیدن باز نمی‌شوند.
