معنی فارسی independable

B2

به افرادی اطلاق می‌شود که قادر به انجام کارها به طور مستقل هستند و به دیگران وابسته نیستند.

Describing individuals who are capable of functioning independently without relying on others.

example
معنی(example):

او شخصی مستقل است که می‌توان به او اعتماد کرد.

مثال:

She is an independable person who can be trusted.

معنی(example):

افراد مستقل اغلب موفق به دستیابی به اهداف خود می‌شوند.

مثال:

Independable individuals often achieve their goals.

معنی فارسی کلمه independable

: معنی independable به فارسی

به افرادی اطلاق می‌شود که قادر به انجام کارها به طور مستقل هستند و به دیگران وابسته نیستند.