معنی فارسی indescript
B1غیرقابل وصف، به ویژه زمانی که چیزی به راحتی قابل توصیف نیست یا اثر خاصی ندارد.
Not able to be accurately described; lacking distinctive features.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
فیلم آنقدر غیرقابل وصف بود که نمیتوانم آن را به یاد بیاورم.
مثال:
The movie was so indescript that I can't remember it.
معنی(example):
احساسات او غیرقابل وصف بودند و فراتر از آنچه که کلمات میتوانستند بیان کنند.
مثال:
Her feelings were indescript, beyond what words could express.
معنی فارسی کلمه indescript
:
غیرقابل وصف، به ویژه زمانی که چیزی به راحتی قابل توصیف نیست یا اثر خاصی ندارد.