معنی فارسی indevote
B2اختصاص دادن خود به کاری، به معنای تح dedic شعار یا فعالیت به یک هدف یا کار خاص.
To dedicate oneself completely to a cause or activity.
- VERB
example
معنی(example):
او تصمیم گرفت خود را به کارهای خیریه اختصاص دهد.
مثال:
He decided to indevote himself to charity work.
معنی(example):
بسیاری از رهبران زمان خود را به خدمت به جامعه اختصاص میدهند.
مثال:
Many leaders indevote their time to community service.
معنی فارسی کلمه indevote
:
اختصاص دادن خود به کاری، به معنای تح dedic شعار یا فعالیت به یک هدف یا کار خاص.