معنی فارسی indevoted

B1

غیرمترسک، به معنای فداکاری و وفاداری به یک هدف یا مذهب.

Not having been devoted; lacking dedication.

example
معنی(example):

او در تمام طول زندگی‌اش به اصولش غیرمترسک ماند.

مثال:

She remained indevoted to her principles throughout her life.

معنی(example):

کوشش‌های غیرمترسک آنها منجر به تغییرات قابل توجهی در جامعه شد.

مثال:

Their indevoted efforts led to significant changes in the community.

معنی فارسی کلمه indevoted

: معنی indevoted به فارسی

غیرمترسک، به معنای فداکاری و وفاداری به یک هدف یا مذهب.