معنی فارسی india

A1

هند، کشوری در جنوب آسیا، که به خاطر فرهنگ غنی و تاریخ باستانی‌اش مشهور است.

A country in South Asia known for its rich cultural heritage and historical significance.

example
معنی(example):

هند به خاطر تنوع فرهنگ و تاریخش شناخته شده است.

مثال:

India is known for its diverse culture and history.

معنی(example):

گردشگری در هند در سال‌های اخیر به‌طور قابل توجهی رشد کرده است.

مثال:

Tourism in India has grown significantly in recent years.

معنی فارسی کلمه india

: معنی india به فارسی

هند، کشوری در جنوب آسیا، که به خاطر فرهنگ غنی و تاریخ باستانی‌اش مشهور است.