معنی فارسی indicational
B2اشارهای به ویژگیها و نشانههایی است که به معنای خاصی دلالت میکنند.
Relating to or indicating a situation or characteristic.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
نشانههای اشارهای برای همه حاضرین واضح بود.
مثال:
The indicational signs were clear to everyone present.
معنی(example):
ما باید جنبههای اشارهای پروژه خود را بهبود ببخشیم.
مثال:
We need to improve the indicational aspects of our project.
معنی فارسی کلمه indicational
:اشارهای به ویژگیها و نشانههایی است که به معنای خاصی دلالت میکنند.