معنی فارسی indifferential

B1

بی‌تفاوت، چیزی که به هیچ وجه اهمیت ندارد یا تأثیر نمی‌گذارد.

Not showing any difference or variation; indifferent.

example
معنی(example):

نگرش بی‌تفاوت برخی از دانشجویان ناامیدکننده بود.

مثال:

The indifferential attitude of some students was disappointing.

معنی(example):

رفتار بی‌تفاوت او دیگران را ناراحت کرد.

مثال:

Her indifferential behavior made others uncomfortable.

معنی فارسی کلمه indifferential

: معنی indifferential به فارسی

بی‌تفاوت، چیزی که به هیچ وجه اهمیت ندارد یا تأثیر نمی‌گذارد.