معنی فارسی indifferentist

B1

بی‌تفاوت‌گر، کسی که هیچ علاقه و احساسی به موضوعات یا مسائل ندارد.

A person who is indifferent or apathetic toward an issue.

example
معنی(example):

بی‌تفاوت‌گر هیچ دلیلی برای انتخاب طرف در بحث نمی‌دید.

مثال:

The indifferentist saw no reason to choose sides in the debate.

معنی(example):

یک بی‌تفاوت‌گر معمولاً از درگیری‌ها طفره می‌رود.

مثال:

An indifferentist often avoids conflicts.

معنی فارسی کلمه indifferentist

: معنی indifferentist به فارسی

بی‌تفاوت‌گر، کسی که هیچ علاقه و احساسی به موضوعات یا مسائل ندارد.