معنی فارسی indissuadably
B1به گونهای که نمیتوان کسی را از چیزی منصرف کرد.
In a manner that cannot be dissuaded; steadfastly.
- ADVERB
example
معنی(example):
او بهطور غیرقابل منصرف شدن در کنار باورهایش ایستاد.
مثال:
He stood indissuadably by his beliefs.
معنی(example):
آنها بهطور غیرقابل منصرف شدن به دنبال هدفشان رفتند، بیتوجه به موانع.
مثال:
They pursued their goal indissuadably, regardless of obstacles.
معنی فارسی کلمه indissuadably
:به گونهای که نمیتوان کسی را از چیزی منصرف کرد.