معنی فارسی indubitableness

C1

کیفیت بدون شک بودن؛ حالتی که چیزی قابل تردید نیست.

The state of being indubitably certain.

example
معنی(example):

بدون شک بودن حقایق ارائه شده واضح بود.

مثال:

The indubitableness of the facts presented was clear.

معنی(example):

بدون شک بودن او، استدلال را قوی‌تر کرد.

مثال:

Her indubitableness made the argument stronger.

معنی فارسی کلمه indubitableness

:

کیفیت بدون شک بودن؛ حالتی که چیزی قابل تردید نیست.