معنی فارسی indulgeable
B1قابل لذت بردن، چیزی که میتوان از آن لذت برد بدون احساس گناه.
Capable of being indulged in or enjoyed.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
برخی دسرها قابل لذت بردن بدون هیچ احساسی از گناه هستند.
مثال:
Some desserts are indulgeable without any guilt.
معنی(example):
گزینههای قابل لذت بردن، وعده غذایی را خاص کرد.
مثال:
The indulgeable options made the meal special.
معنی فارسی کلمه indulgeable
:
قابل لذت بردن، چیزی که میتوان از آن لذت برد بدون احساس گناه.