معنی فارسی ineffectually

B1

به گونه‌ای که تاثیر مطلوبی ندارد، غیرموثر و بدون اثر.

In a manner that fails to produce intended effect; without effectiveness.

example
معنی(example):

او به طور غیرموثر علیه تصمیم اعتراض کرد.

مثال:

He tried to protest ineffectually against the decision.

معنی(example):

کمپین به‌گونه‌ای طراحی شده بود که به رأی‌دهندگان برسد، اما به‌طور غیرموثر اجرا شد.

مثال:

The campaign was designed to reach voters, but it was carried out ineffectually.

معنی فارسی کلمه ineffectually

: معنی ineffectually به فارسی

به گونه‌ای که تاثیر مطلوبی ندارد، غیرموثر و بدون اثر.