معنی فارسی inerrably

C1

عدم وجود هر گونه خطا یا اشتباه در نتیجه‌گیری یا مستندات.

The quality of being free from error; infallibility.

example
معنی(example):

دانشمند برای عدم خطای داده‌های جمع‌آوری شده استدلال کرد.

مثال:

The scientist argued for the inerrancy of the data collected.

معنی(example):

بسیاری از پیروان به عدم خطای متون مذهبی خود ایمان دارند.

مثال:

Many followers believe in the inerrancy of their religious texts.

معنی فارسی کلمه inerrably

: معنی inerrably به فارسی

عدم وجود هر گونه خطا یا اشتباه در نتیجه‌گیری یا مستندات.