معنی فارسی inerrancy

C2

ویژگی عدم وجود خطا، به خصوص در متون یا گفته‌ها.

The state of being incapable of making mistakes or being wrong.

example
معنی(example):

گزارش او توسط همتایانش به عنوان کاملاً دقیق در نظر گرفته شد.

مثال:

Her report was considered inerrantly accurate by her peers.

معنی(example):

عدم خطای اسناد تاریخی اغلب در میان پژوهشگران مورد بحث قرار می‌گیرد.

مثال:

The inerrancy of historical documents is often debated among scholars.

معنی فارسی کلمه inerrancy

: معنی inerrancy به فارسی

ویژگی عدم وجود خطا، به خصوص در متون یا گفته‌ها.