معنی فارسی inerrantly

B1

به صورت غیرقابل اشتباه یا درست، بدون خطا.

In a way that is incapable of making mistakes or being wrong.

example
معنی(example):

نرم‌افزار به طور غیرقابل انکاری اطلاعات را با دقت بالا پردازش می‌کند.

مثال:

The software inerrantly processes the information with high accuracy.

معنی(example):

او به طور غیرقابل انکاری از برنامه پیروی کرد بی‌هیچ انحرافی.

مثال:

She inerrantly followed the plan without deviation.

معنی فارسی کلمه inerrantly

: معنی inerrantly به فارسی

به صورت غیرقابل اشتباه یا درست، بدون خطا.