معنی فارسی inerratic
B2غیرقابل پیشبینی یا غیرقابل توضیح، به خصوص در رفتار یا الگوها.
Unpredictable or not consistent, especially in behaviors or patterns.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
رفتار غیرقابل پیشبینی او برای دوستانش دشوار کرد تا او را درک کنند.
مثال:
His inerratic behavior made it difficult for his friends to understand him.
معنی(example):
الگوی غیرقابل پیشبینی آب و هوا هر فصل چالشهایی برای کشاورزان به وجود میآورد.
مثال:
The inerratic pattern of the weather challenges farmers every season.
معنی فارسی کلمه inerratic
:
غیرقابل پیشبینی یا غیرقابل توضیح، به خصوص در رفتار یا الگوها.