معنی فارسی inexpected

B1

حالت یا ویژگی چیزی که پیش‌بینی نمی‌شود یا غیرمنتظره است.

Not expected or anticipated.

example
معنی(example):

چرخش غیرمنتظره حوادث همه را شگفت‌زده کرد.

مثال:

The inexpected turn of events took everyone by surprise.

معنی(example):

چالش‌های ناامیدانه می‌توانند در هر پروژه‌ای پیش بیایند.

مثال:

Inexpected challenges can arise in any project.

معنی فارسی کلمه inexpected

: معنی inexpected به فارسی

حالت یا ویژگی چیزی که پیش‌بینی نمی‌شود یا غیرمنتظره است.