معنی فارسی inexpleble
B2غیرقابل توصیف، به گونهای که نتواند به وضوح بیان شود.
Incapable of being explained or described.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
استعداد غیرقابل توصیف او همه را در آزمون ورودی شگفتزده کرد.
مثال:
His inexpleble talent amazed everyone at the audition.
معنی(example):
او شیوهای غیرقابل توصیف برای جلب توجه داشت.
مثال:
She had an inexpleble way of drawing attention.
معنی فارسی کلمه inexpleble
:
غیرقابل توصیف، به گونهای که نتواند به وضوح بیان شود.