معنی فارسی inextirpableness
C1ویژگی یا حالتی که قابل ریشهکن شدن نباشد.
The quality of being incapable of being eradicated.
- NOUN
example
معنی(example):
غیرقابل ریشهکن شدن برخی سنتها میتواند شگفتانگیز باشد.
مثال:
The inextirpableness of certain traditions can be astonishing.
معنی(example):
غیرقابل ریشهکن شدن این گونهها نگرانیهایی را در میان دانشمندان ایجاد کرد.
مثال:
The inextirpableness of the species raised concerns among scientists.
معنی فارسی کلمه inextirpableness
:
ویژگی یا حالتی که قابل ریشهکن شدن نباشد.