معنی فارسی infamation

B1

به معنای ایجاد اطلاعات نادرست و مضری درباره شخص یا گروهی.

The act of spreading false information; misinformation, often damaging to someone’s reputation.

example
معنی(example):

این خبر به سرعت از طریق رسانه‌های اجتماعی منتشر شد.

مثال:

The infamation spread quickly through social media.

معنی(example):

افترا می‌تواند به اعتبار افراد در اینترنت آسیب بزند.

مثال:

Infamation can damage reputations online.

معنی فارسی کلمه infamation

: معنی infamation به فارسی

به معنای ایجاد اطلاعات نادرست و مضری درباره شخص یا گروهی.