معنی فارسی infalling

B1

به معنای سقوط یا افتادن به سمت پایین یا از ارتفاع.

The act of falling in; typically refers to objects moving towards a center of gravity.

example
معنی(example):

ستاره‌های در حال سقوط یک نمایش زیبا ایجاد کردند.

مثال:

The infalling stars created a beautiful display.

معنی(example):

خرده‌های در حال سقوط می‌توانند بر سیاره تاثیر بگذارند.

مثال:

Infalling debris can impact the planet.

معنی فارسی کلمه infalling

: معنی infalling به فارسی

به معنای سقوط یا افتادن به سمت پایین یا از ارتفاع.