معنی فارسی infatuatedness

B1

شیفتگی، حالتی از عشق یا علاقه ناگهانی و شدید که معمولاً گذراست.

A state of being infatuated, characterized by an intense but short-lived passion.

example
معنی(example):

شیفتگی‌اش به او باعث شد که هر چیز دیگری را فراموش کند.

مثال:

His infatuatedness with her made him forget everything else.

معنی(example):

شیفتگی کوتاه‌مدت بود اما شدید.

مثال:

The infatuatedness was short-lived, but intense.

معنی فارسی کلمه infatuatedness

: معنی infatuatedness به فارسی

شیفتگی، حالتی از عشق یا علاقه ناگهانی و شدید که معمولاً گذراست.