معنی فارسی infelonious
B1اینفلونوس، صفتی برای توصیف کارها یا اقداماتی که غیرمعمول یا غیرمنتظره هستند.
Referring to an unconventional or unexpected approach, especially in art or behavior.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
هنرمند یک اثر اینفلونوس خلق کرد که انتظارات تماشاگران را به چالش کشید.
مثال:
The artist created an infelonious work that challenged viewers' expectations.
معنی(example):
سبک اینفلونوس او را از سنتگرایان متمایز کرد.
مثال:
Her infelonious style set her apart from traditionalists.
معنی فارسی کلمه infelonious
:
اینفلونوس، صفتی برای توصیف کارها یا اقداماتی که غیرمعمول یا غیرمنتظره هستند.