معنی فارسی infelt

B1

درک عمیق، احساس کردن یا تجربه کردن چیزی بر اساس احساسات و حالات درونی.

To perceive or experience something deeply, often in an emotional or sensory way.

example
معنی(example):

او احساساتش را عمیقاً درک کرد و آن‌ها را از طریق هنر خود ابراز کرد.

مثال:

She infelt her emotions deeply, expressing them through her art.

معنی(example):

او شروع به درک عمیق محیط خود کرد و جوهر آن‌ها را捕 کرد.

مثال:

He began to infelt his surroundings and capture their essence.

معنی فارسی کلمه infelt

: معنی infelt به فارسی

درک عمیق، احساس کردن یا تجربه کردن چیزی بر اساس احساسات و حالات درونی.