معنی فارسی infesters
B1موجودات مهاجمی که به طور گروهی فضایی را تحت تأثیر قرار میدهند.
Plural of infester; organisms that enter and damage an environment.
- NOUN
example
معنی(example):
آفات شامل حشراتی بودند که به چوب نفوذ کردند.
مثال:
The infesters included insects that bored into the wood.
معنی(example):
بسیاری از آفات میتوانند به سرعت تکثیر شده و در یک فضا گسترش یابند.
مثال:
Many infesters can quickly multiply and spread throughout a space.
معنی فارسی کلمه infesters
:
موجودات مهاجمی که به طور گروهی فضایی را تحت تأثیر قرار میدهند.