معنی فارسی infiltrators
B2نفوذگران، افرادی که به طور گروهی و پنهانی وارد مناطق مشخص میشوند.
Individuals who infiltrate a location as a group, often for clandestine purposes.
- NOUN
example
معنی(example):
تیم نفوذگران به طور موفقیت آمیز وارد تاسیسات شدند.
مثال:
The team of infiltrators successfully entered the facility.
معنی(example):
نفوذگران معمولاً آموزشهای خاصی برای کمک به مأموریتهای خود دارند.
مثال:
Infiltrators often have special training to assist with their missions.
معنی فارسی کلمه infiltrators
:
نفوذگران، افرادی که به طور گروهی و پنهانی وارد مناطق مشخص میشوند.