معنی فارسی infima
C1کمینه، کوچکترین مقدار در مجموعهای از اعداد که بزرگترین عددی است که همه اعداد در مجموعه بزرگتر از آن هستند.
The greatest lower bound of a set in mathematics.
- NOUN
example
معنی(example):
کمینه یک مجموعه عددی، بالاترین حد پایین است.
مثال:
The infima of a set of numbers is the greatest lower bound.
معنی(example):
در حساب دیفرانسیل، ما اغلب در مورد کمینه توابع بحث میکنیم.
مثال:
In calculus, we often discuss the infima of functions.
معنی فارسی کلمه infima
:
کمینه، کوچکترین مقدار در مجموعهای از اعداد که بزرگترین عددی است که همه اعداد در مجموعه بزرگتر از آن هستند.