معنی فارسی infinitarily
B1به صورت بینهایت، مربوط به مفاهیم بینهایت در ریاضیات.
In a manner relating to or involving infinity.
- ADVERB
example
معنی(example):
مطالعه مجموعههای بینهایت بزرگ پیچیده است.
مثال:
The study of infinitarily large sets is complex.
معنی(example):
ریاضیدانان اغلب به تغییرات بینهایت کوچک فکر میکنند.
مثال:
Mathematicians often think about infinitarily small changes.
معنی فارسی کلمه infinitarily
:
به صورت بینهایت، مربوط به مفاهیم بینهایت در ریاضیات.