معنی فارسی infinitate
B2اینفینیت کردن، فرآیند تبدیل یک چیز به شکل بینهایت.
To make something infinite or without limits.
- VERB
example
معنی(example):
اینفینیت کردن به معنای ساختن چیزی به صورت بینهایت است.
مثال:
To infinitate means to make something infinite.
معنی(example):
ما میتوانیم منابع خود را از طریق خلاقیت نامحدود اینفینیت کنیم.
مثال:
We can infinitate our resources through limitless creativity.
معنی فارسی کلمه infinitate
:
اینفینیت کردن، فرآیند تبدیل یک چیز به شکل بینهایت.