معنی فارسی inflater
A2وسیلهای که برای پر کردن یا باد کردن اشیاء استفاده میشود.
A device used for inflating items, such as balloons or air mattresses.
- NOUN
example
معنی(example):
برای پر کردن بادکنکها به یک بادکنکزن نیاز است.
مثال:
An inflater is needed to blow up the balloons.
معنی(example):
آنها از یک بادکنکزن برای پر کردن سریع تشکهای بادی استفاده کردند.
مثال:
They used an inflater to quickly fill the air mattresses.
معنی فارسی کلمه inflater
:وسیلهای که برای پر کردن یا باد کردن اشیاء استفاده میشود.