معنی فارسی influenzalike
B1شبیه به آنفولانزا، به ویژه از نظر علائم و ویژگیهای بالینی، که باید با بیماری آنفولانزا تشخیص داده شود.
Having symptoms that resemble those of influenza.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
علائم این بیماری شبیه آنفولانزا است.
مثال:
The symptoms of this illness are influenzalike.
معنی(example):
بسیاری از مردم علائم شبیه آنفولانزا را با سرماخوردگی معمولی اشتباه میگیرند.
مثال:
Many people mistake influenzalike symptoms for a common cold.
معنی فارسی کلمه influenzalike
:شبیه به آنفولانزا، به ویژه از نظر علائم و ویژگیهای بالینی، که باید با بیماری آنفولانزا تشخیص داده شود.