معنی فارسی influenzas

B1

بیماری مسری ناشی از ویروس آنفولانزا که می‌تواند باعث بروز عفونت در سیستم تنفسی شود.

Infectious diseases caused by influenza viruses, often manifesting as respiratory illness.

example
معنی(example):

این سال چندین سویه از آنفولانزا در حال گردش است.

مثال:

There are several strains of influenzas circulating this year.

معنی(example):

واکسن می‌تواند به جلوگیری از آنفولانزای شدید در زمستان کمک کند.

مثال:

Vaccination can help prevent severe influenzas during the winter.

معنی فارسی کلمه influenzas

:

بیماری مسری ناشی از ویروس آنفولانزا که می‌تواند باعث بروز عفونت در سیستم تنفسی شود.