معنی فارسی infrared sensor

B2

دستگاهی که تشعشعات مادون قرمز را شناسایی می‌کند، معمولاً برای تشخیص حرارت.

A device that detects infrared radiation, often used for heat detection.

example
معنی(example):

سنسور مادون قرمز حرارت را شناسایی می‌کند.

مثال:

An infrared sensor detects heat.

معنی(example):

سیستم امنیتی از سنسور مادون قرمز استفاده می‌کند.

مثال:

The security system uses an infrared sensor.

معنی فارسی کلمه infrared sensor

: معنی infrared sensor به فارسی

دستگاهی که تشعشعات مادون قرمز را شناسایی می‌کند، معمولاً برای تشخیص حرارت.