معنی فارسی infrasound

B2

صوتی که فرکانس آن زیر ۲۰ هرتز است و انسان نمی‌تواند آن را بشنود.

Sound waves with frequencies below the lower limit of human hearing.

noun
معنی(noun):

Sound waves having a frequency below the human audible range (below about 20 Hz).

example
معنی(example):

اینفراسوند می‌تواند برای پایش فعالیت‌های آتش‌فشانی استفاده شود.

مثال:

Infrasound can be used to monitor volcanic activity.

معنی(example):

دانشمندان اینفراسوند را برای درک بلایای طبیعی مطالعه می‌کنند.

مثال:

Scientists study infrasound to understand natural disasters.

معنی فارسی کلمه infrasound

: معنی infrasound به فارسی

صوتی که فرکانس آن زیر ۲۰ هرتز است و انسان نمی‌تواند آن را بشنود.