معنی فارسی infund
B1آغشته کردن یا پر کردن با چیزی برای بهبود کیفیت.
To infuse or fill something with a particular quality.
- VERB
example
معنی(example):
او چای را با لیمو آغشته خواهد کرد تا طعمی تندتر داشته باشد.
مثال:
She will infund the tea with lemon for a zestier flavor.
معنی(example):
برای آغشته کردن دستور غذا، ادویهها را برای طعم اضافی اضافه کنید.
مثال:
To infund the recipe, add spices for extra taste.
معنی فارسی کلمه infund
:
آغشته کردن یا پر کردن با چیزی برای بهبود کیفیت.