معنی فارسی ingenerate

B1

غیر تولیدی، ایده‌هایی که ناشی از تجربه یا تولید نیستند.

Not generated; innate or original.

example
معنی(example):

ایده‌های غیر تولیدی از تجربه نیامده بودند.

مثال:

The ingenerate ideas did not come from experience.

معنی(example):

آنها یک دیدگاه غیر تولیدی از واقعیت ارائه دادند.

مثال:

They presented an ingenerate view of reality.

معنی فارسی کلمه ingenerate

: معنی ingenerate به فارسی

غیر تولیدی، ایده‌هایی که ناشی از تجربه یا تولید نیستند.