معنی فارسی inhoop

B1

حلقه یا احاطه کردن، به ویژه به دور یک گروه یا شخص.

To encircle or surround someone or something with a loop or barrier.

example
معنی(example):

کودکان تصمیم گرفتند در طول بازی دوستانشان را به دور خود حلقه کنند.

مثال:

The children decided to inhoop their friends during the game.

معنی(example):

آنها از دستانشان برای حلقه کردن تیم به نشانه جشن استفاده کردند.

مثال:

They used their arms to inhoop the team in celebration.

معنی فارسی کلمه inhoop

:

حلقه یا احاطه کردن، به ویژه به دور یک گروه یا شخص.