معنی فارسی inirritant

B1

چیزی که باعث عدم تحریک یا احساس ناراحتی نمی‌شود، معمولاً در زمینه حساسیت‌ها.

Something that does not cause irritation or discomfort.

example
معنی(example):

غذا می‌تواند گاهی برای کسانی که به آلرژی مبتلا هستند، بی‌تحرک باشد.

مثال:

Food can sometimes be an inirritant for those with allergies.

معنی(example):

شناسایی بی‌تحرک مهم است برای بهبود سلامت.

مثال:

Identifying the inirritant is crucial for better health.

معنی فارسی کلمه inirritant

: معنی inirritant به فارسی

چیزی که باعث عدم تحریک یا احساس ناراحتی نمی‌شود، معمولاً در زمینه حساسیت‌ها.