معنی فارسی init
B1به معنای راهاندازی یا آغاز به کار یک سیستم یا برنامه است.
To begin or start something, especially in a computing context.
- VERB
example
معنی(example):
شما قبل از اجرای برنامه باید آن را راهاندازی کنید.
مثال:
You need to init the program before running it.
معنی(example):
اطمینان حاصل کنید که ابتدا تنظیمات را راهاندازی کنید.
مثال:
Make sure you init the settings first.
معنی فارسی کلمه init
:
به معنای راهاندازی یا آغاز به کار یک سیستم یا برنامه است.