معنی فارسی inobtrusiveness
B2غیرقابل توجهی، حالتی که در آن فرد یا چیزی به گونهای عمل میکند که توجه دیگران را جلب نمیکند.
The quality of being unobtrusive; not attracting attention.
- NOUN
example
معنی(example):
غیرقابل توجه بودن سبک او او را محبوب کرد.
مثال:
The inobtrusiveness of her style made her popular.
معنی(example):
غیرقابل توجه بودن او در گفتگوها توسط بسیاری قدردانی میشود.
مثال:
His inobtrusiveness in conversations is appreciated by many.
معنی فارسی کلمه inobtrusiveness
:غیرقابل توجهی، حالتی که در آن فرد یا چیزی به گونهای عمل میکند که توجه دیگران را جلب نمیکند.